متن آهنگ وقت رفتن یاس
آمین :
سخته حرفم ولی باید رفت
دیگه تمومه دیگه بریدم
دیگه خستم از این که هر چی
هی اومدم و نرسیدم
سخته حرفم ولی باید بدونی خستم
ولی باید بدونی که میرم
با یه یادگاری رودستم
با یه یادگاری رو دستم ....
سخته رفتن، بس که سردم
من حرف دلای شکستم
من باهر، خاطره با غم
میرم با اینکه وابستم
سخته رفتن، تلخه حرفم
ببین من درا رو بستم
من از غروب جمعم
حتی از سکوت صبحم
خسته اااام ...
یاس :
سخته حرفم، رسیده وقت رفتن
به یاد اون روزا که، اسمت هر یه سط دفتر
نقش می بست، چشم و اشک خیره ست
به فردایی که تو ی زندگیم یه بخش دیگه ست
من نمی دونم، بهت نمیومد
که خودتو بکشی کنار، از کنار من تو بری گلم
نخواستی بفهمی اینو که من عاشقتم
فهمیدم، حق میدم بهت تو باشه بخند
به من، واقعا که حق داری بخندی
که با اون نگاهت، منو به رگباری ببندی
که، بدتر از صدتا گلوله سربه داغه
با تو فکر میکردم طلوع صبحه آخه
تا وقتی بودی توی زندگیم من غم نداشتم
واست تا جایی که تونستم من کم نذاشتم
البته خودم می خواستم اینا منت نیست
ولی با تو بودن واسه من، من بعد ریسکه
دیگه با خاطرات با تو بودن خوشم
پس چون که حتی فکر با تو بودن کشنده ست
بذار بگم آخرین سطرمو بخونی
من میرم تا شاد تو قدرمو بدونی
آمین :سخته رفتن، بس که سردم
من حرف دلای شکستم
من باهر، خاطره با غم
میرم با اینکه وابستم
سخته رفتن، تلخه حرفم
ببین من درا رو بستم
من از غروب جمعم
حتی از سکوت صبحم
خسته اااام ...
یاس :
سخته حرفم، رسیده وقت رفتن
گذشت اون روزا تو حرفا بودی حرف اول
حس می کردم اخیرا حرفات با خراشه
اون جا بود که فهمیدم این قصه آخراشه
وقت رفتنه و وقت دفن قلبمه
و خودت میدونی تمومه الکی جو نده
حرفای تلخت هم که نمکه زخمم
و تنها دلخوشیم به قلم دستمه
و باز منم و حسرت این که دوباره تنهام
و از خدا حالا میخوام من دو بال پرواز
می دونی چند بار گفتم که تو مال من باش
بگذریم، دیگه ز دستم در رفته شمار دردام
تو که میدونستی من تکیه گاه محکمتم
بگو با من دیگه چرا د آخه نوکرتم
من که هر دقیقم وابسته به دقیقه ی تو بود
من که حتی لباس تنم به سلیقه ی تو بود
من که دست هیچکسی رو با وجودم نمی گرفتم
تو باعث شدی که توی قلبم بمیره نفرت
رسیده وقت رفتن، هرچند من از دلت خیلی وقته رفتم
باشه تو بردی و اینا برات افتخارن
تو ختم عالمی و منم عند خامم
فکر نکنی اهل جبران یا انقامم
خودم باید دقت میکردم تو انتخابم
آمین :سخته رفتن، بس که سردم
من حرف دلای شکستم
من درد تموم دنیام که
زخمامو خودم بستم
سخته رفتن، تلخه حرفم
ببین من درا رو بستم
من از غروب جمعم
حتی از سکوت صبحم
خسته اااام ...
خسته اااام ...
خسته اااام ...
لذت ببرید ...
سخته حرفم ولی باید رفت
دیگه تمومه دیگه بریدم
دیگه خستم از این که هر چی
هی اومدم و نرسیدم
سخته حرفم ولی باید بدونی خستم
ولی باید بدونی که میرم
با یه یادگاری رودستم
با یه یادگاری رو دستم ....
سخته رفتن، بس که سردم
من حرف دلای شکستم
من باهر، خاطره با غم
میرم با اینکه وابستم
سخته رفتن، تلخه حرفم
ببین من درا رو بستم
من از غروب جمعم
حتی از سکوت صبحم
خسته اااام ...
یاس :
سخته حرفم، رسیده وقت رفتن
به یاد اون روزا که، اسمت هر یه سط دفتر
نقش می بست، چشم و اشک خیره ست
به فردایی که تو ی زندگیم یه بخش دیگه ست
من نمی دونم، بهت نمیومد
که خودتو بکشی کنار، از کنار من تو بری گلم
نخواستی بفهمی اینو که من عاشقتم
فهمیدم، حق میدم بهت تو باشه بخند
به من، واقعا که حق داری بخندی
که با اون نگاهت، منو به رگباری ببندی
که، بدتر از صدتا گلوله سربه داغه
با تو فکر میکردم طلوع صبحه آخه
تا وقتی بودی توی زندگیم من غم نداشتم
واست تا جایی که تونستم من کم نذاشتم
البته خودم می خواستم اینا منت نیست
ولی با تو بودن واسه من، من بعد ریسکه
دیگه با خاطرات با تو بودن خوشم
پس چون که حتی فکر با تو بودن کشنده ست
بذار بگم آخرین سطرمو بخونی
من میرم تا شاد تو قدرمو بدونی
آمین :سخته رفتن، بس که سردم
من حرف دلای شکستم
من باهر، خاطره با غم
میرم با اینکه وابستم
سخته رفتن، تلخه حرفم
ببین من درا رو بستم
من از غروب جمعم
حتی از سکوت صبحم
خسته اااام ...
یاس :
سخته حرفم، رسیده وقت رفتن
گذشت اون روزا تو حرفا بودی حرف اول
حس می کردم اخیرا حرفات با خراشه
اون جا بود که فهمیدم این قصه آخراشه
وقت رفتنه و وقت دفن قلبمه
و خودت میدونی تمومه الکی جو نده
حرفای تلخت هم که نمکه زخمم
و تنها دلخوشیم به قلم دستمه
و باز منم و حسرت این که دوباره تنهام
و از خدا حالا میخوام من دو بال پرواز
می دونی چند بار گفتم که تو مال من باش
بگذریم، دیگه ز دستم در رفته شمار دردام
تو که میدونستی من تکیه گاه محکمتم
بگو با من دیگه چرا د آخه نوکرتم
من که هر دقیقم وابسته به دقیقه ی تو بود
من که حتی لباس تنم به سلیقه ی تو بود
من که دست هیچکسی رو با وجودم نمی گرفتم
تو باعث شدی که توی قلبم بمیره نفرت
رسیده وقت رفتن، هرچند من از دلت خیلی وقته رفتم
باشه تو بردی و اینا برات افتخارن
تو ختم عالمی و منم عند خامم
فکر نکنی اهل جبران یا انقامم
خودم باید دقت میکردم تو انتخابم
آمین :سخته رفتن، بس که سردم
من حرف دلای شکستم
من درد تموم دنیام که
زخمامو خودم بستم
سخته رفتن، تلخه حرفم
ببین من درا رو بستم
من از غروب جمعم
حتی از سکوت صبحم
خسته اااام ...
خسته اااام ...
خسته اااام ...
لذت ببرید ...
نظرات شما عزیزان:
+ نوشته شده در 14 آذر 1395 ساعت 23:21 توسط سجاد
| تعداد بازديد : 161